Monday, August 21, 2006

!!! قصه ی شبانه

قصه رسید به کجا ؟ به جا موندن ژولیته بی نوا تو قصره دیوا !!! نه بابا ولش کن حوصله ی این قصه ی تکراریو ندارم ... مثل بچه ای که از باباش می خواد واسش قصه ی شاهزاده ی یخی رو تعریف کنه ! البته اکثر اوفات اسمش فقط شاهزاده ی یخیه و وسط های داستان باباهه از جاده خاکی می زنه تو قصه ی همون حسن کچل خودمون ... آخه می دونی پدر بیچاره خسته شده از این تراژدیه شاهزاده ی یخی ! از صبح تا شب انقدر از این شاهزاده ها دور و برش هست که دیگه جایی واسه پرنسس قصه ی ما نمی مونه ... انگار همون حسن کچل که غصه اش فقط کثیف بودن بود بهتره ! لااقل اون با یه سطل آب شسته می شه اما عمق غمه قصه ی شاهزاده ی ما با یه دریا اشکم پاک نمی شه !!! می دونی بدترین چیزی که هست اینه که تو همش دنبال یه چیزه جدیدی دنبال یه " متفاوت " یادمه یه جایی همین دور و برا گفته بودم بدیه ما آدما اینه که دنبال نو هستیم ! اینجا می رسیم به چی به همون اختلاف قدیمی ! درست همینجا اما چند هزار سال پیش ... جای من رستم بود و جای تو اسفندیار و می رسیم به نقطه ی حساسی که دکتر ندوشن بهش اشاره کرده بود ... تضاد بین نویی و کهنگی ! بین سنت و تجدد !!! فکر کنم الان اونایی که کتاب ادبیات سومشونو جای عصرونشون میل کردن حرف منو خوب می فهمن !!! آره دقیقا تضاد اینجاست ! این که تو نمی خوای با کهنگی سر کنی ! اما متاسفانه این نخواستن به خودت ختم نمی شه و کار به جایی می رسه که راهزنا آرتیست فیلم ما رو تو " روز روشن " می دزدن !!! هه میدونی ؟ نه نمی دونی ! حرفای من الان برات حکم یه مشت چرندیات سرگرم کننده رو داره که واسه سرگرم کردن خودت و دنبال نخود سیاه رفتن می خونیش ! اما می دونی کی می فهمه من الان چی گفتم ؟؟ هیچ کس جز خودم ... کسی چه می دونه شاید سالها بعد که دیگه اثری از من جز چندتا عکس نموند یه بنده خدایی بفهمه من چی گفتم ! به هر حالا شاید یه چند روزی سفر باعث شه که واسه تنفس مجبور به جستجوی پارک و پسر فال فروش نباشم ( مراجعه شود به دو تا پست قبلی ) هه انگار داره شب می شه ، بهتره برم تا شاید دوباره قصه ی حسن کچلو بشنوم ! آخه می دونی منم حسن کچلو به شاهزاده ی یخی ترجیح می دم
پ.ن : این نوشته مخاطب خاصی نداره ، به دل نگیرین

3 comments:

Armaghan said...

hmmm ... are khob tasvir kardane arezooha ham yejoor hese khoob be adam mide ama ye vaghtaE adam khaste mishe azash , ye vaghtaE adam delesh mikhad yekam vagheyato bege ! hich dalile khasiam nadare , ya hich pish zamineE nemikhad ama yehoE adamo jazb mikone ;)

Anonymous said...

man fek konam fahmidam chi migi !

Anonymous said...

man fek konam fahmidam chi migi !